کد مطلب:28149 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

سیاست در دو مکتب












امام علی علیه السلام در هیجدهم ذی حجه سال سی و پنجم هجری، زمام امور مسلمانان را به دست گرفت و در 21 رمضان سال چهلم هجری در محراب عبادت، شهد شهادت نوشید. بنابراین، روزگار زمامداری آن بزرگوار، چهار سال و نُه ماه و سه روز بوده است. مباحث مرتبط با این دوران از زندگی آن حضرت، از این قرار است:

1. چگونگی به قدرت رسیدن امام علیه السلام، ابعاد اصلاحات علوی و مبانی آن؛

2. مقاومت هایِ گونه گون در برابر سیاست های علوی، جنگ ها و درگیری های دوران كوتاه حكومت آن بزرگوار؛

3. نافرمانی سپاه امام، تن زدن آنها از نبرد، سستی در برابر دشمن، یورش های ستمگرانه و شبیخون های جبّارانه و غارتگرانه معاویه به مرزهای حكومت علی علیه السلام؛

4. كارگزاران حكومت علی علیه السلام و صحابیان آن بزرگوار؛

5. توطئه ترور امام علی علیه السلام و شهادت آن حضرت.

از میان عناوین یاد شده، «سیاست های علوی در حكومت»، به لحاظ آموزنده بودن و كاربردی بودن آن در عصر حاضر، و راهگشایی آموزه های آن برای حاكمان، بویژه دولت مردان جمهوری اسلامی ایران، از اهمیّت ویژه و موقعیتی خاص، برخوردار است.

بر این باوریم كه اگر «سیاست» در مكتب های علوی و اموی، به درستی تعریف شود و مبانی سیاسی امام در كشورداری، گرچه به اجمال، روشن شود، ایرادهایی كه بر بینش سیاسی ایشان می گرفته اند و شاید هنوز هم در بیان و بنان كسانی جلوه گر باشد، پاسخ می یابد و از سیاست وی، به درستی و با استواری، می توان دفاع كرد.

از نگاه امام علی علیه السلام، بینش سیاسی، از استوارترین شرایط رهبری است. امام، سیاست فهمی و درك درست از سیاست را نه تنها رمز تداوم حكومت می داند؛ بلكه بر این نكته دقیق، تأكید می ورزیده است كه «كشورداری، عین سیاست است».[1].

او تصریح می كند كه ناتوانی سیاسی، آفتی است كه زمامداری زمامداران را به زوال، تهدید می كند. از نگاه امام، حاكمانی كه از بینش سیاسی قوی و كارآمدی برخوردار نیستند، حاكمیتِ درازی نخواهند داشت، و در نهایت، بر اساس آموزه های علوی، سیاست های غلط، نشانه سقوط دولت هاوزوال حكومت هاست.[2].

بدین سان، اداره جامعه براساس مبانی اسلام، در مكتب علوی، تنها با سیاستمداری درست حاكمان، امكان پذیر است. به دیگر سخن، سیاستمداری، یكی از اصول عام مدیریتی است و در این نكته، تفاوتی میان مكتب ها نیست. آنچه اسلام را در این زمینه از سایر مكتب ها جدا می كند و سیاست علوی را در برابر دیگر سیاست ها جلو می اندازد و رویاروی سیاست اموی می سازد، نوع نگرش و نحوه تلقّی و چگونگی فهم و برداشت از سیاست است.









  1. ر. ك:ص 364 (تدبیر نیكو).
  2. ر.ك:ص 360 (تدبیر نادرست).